اضطراب چیست؟

اضطراب چیست
اضطراب تراس و هراسی است که منشایی ناشناخته و مبهم دارد.و یکی از هیجانات اصلی انسان میباشد.از دوران جنینی این احساس در کودک تاثیرات خود را به جای میگذارد.چرا که در دوران جنینی مغز جنین اضطراب مادر را دریافت میکند.اضطراب از هیجاناتی است که برای صیانت بقای انسان میجنگد اما قسمتی از مغز که مربوط به دریافت اضطراب و ترس میباشد مقر هوشمندی نیست از این رو این قسمت مغز در برخورد با مشکلات و خطرات نمیتواند هوشمندانه تصمیم گیری نماید که آیا این خطر که من را تهدید میکند خطر واقعی است یا خطر ذهنی؟
به طور مثال وقتی کودکی ترس از امتحان دارد مغز او پاسخی به همان شکل و قدرتی میدهد که در مواجهه با یک خطر واقعی مثلا خطر کشته شدن در یک جنگ و یا تصادف با ماشین روبرو شده است. پژوهش ها نشان داده اند که اضطراب ریشه ی ژنتیکی دارد به طور مثال پدر یا مادری که مضطرب است و پریشانی و رنج زیادی از ترس ها و اضطراب های گوناگون میبرد میتوان گفت که شانس ابتلای به اضطراب در کودکش نسبت به کودکان دیگر بیشتر است. مسایل دیگری که در مورد اضطراب صادق است مواجه با محیط های پر تنش به صورت طولانی مدت میباشد.
کودکانی که در خانواده هایی با تعارضات و مشکلات زناشویی بیشتر زندگی میکنند یا اینکه یک عضو بیمار در خانواده وجود داشته باشد یا اینکه خانواده در فقر مزمن به سر میبرد بیشتر مستعد ابتلا به اضطراب هستند. چراکه فقر عزت نفس والدین را از بین خواهد برد و به صورت مستقیم و غیز مستقیم بر روابط زوجین تاثیر خواهد گذاشت.
والدین سختگیر و بیش مراقبت کننده اغلب کودکانی مضطرب را پرورش می دهند. چراکه به طور خزنده و مزمن این پیام را به کودک می دهند که تو کافی نیستی و باید بیشتر مراقب باشی. چرا که همواره خطری در کمین است!
کودکانی با سرشت اضطرابی در همان دوران جنینی و نوزادی هم واکنش های تندتر و متمایزتری نسبت به دیگر کودکان دارند. به طور مثال این نوزادان معمولا دارای رفلاکس های شدیدتر و طولانی تری می باشند و حساسیت های حسی بیشتری نیز دارند. به طور مثال نسبت به محرک های محیطی مانند نور یا صدای بلند زودتر می ترسند. بخشی از این ترس ها و اضطرابها در سیر تحولی و رشدی انسانها طبیعی می باشند که ما در این مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت. اولین ترس و اضطرابی که در انسان به طور طبیعی آشکار می شود در حدود ۶ تا ۸ ماهگی می باشد که ترس از غریبه یا اضطراب غریبگی نامیده می شود و این ترس به خاطر رشد شناختی کودک صورت می گیرد یعنی مغز کودک رشد می کند و می تواند از روی صورت و ظاهر والدین و غریبه ها را شناسایی کند. این اضطراب در حدود ۱۸ ماهگی به اوج خود می رسد و کودک باید در حوزه دیداری خود والد یا نگهدارنده را ببیند. چراکه ندیدن والد احساس مردن را به کودک می دهد. اینجا اضطراب غزیبگی تبدیل به اضطراب جدایی شده است که معمولا بنا به درجه وابستگی کودک به والدین و سبک های والدینی درجه و شدت این اضطراب متفاوت می باشد. همواذه در تمام این مراحل باید نقش ژنتیک و تفاوت های فردی را در کودکان درنظر داشت. تا حدود ۳ سالگی اضطراب جدایی باید در کودکان حل شود و از بین برود و اگر مادری ببیند که در حدود ۳۰ الی ۳۶ ماهگی کودک به هیچ عنوان حاضر به جدا شدن فیزیکی از مادر نیست باید به مشاور کودک مراجعه نمود. یکی از مسایلی که حل شدن اضطراب جدایی کمک می کند جدا کردن جای خواب کودک و همچنین فرستادن آنها به مهدکودک می باشد. بعد از ۳ سالگی ترس های کودک عوض می شود و ترس از تاریکی، ترس از تنهایی، ترس از غول، هیولا، گرگ، خرس، دزد و … ظاهر می شود که این نوع از ترس و اضطراب هم در این سن طبیعی می باشد و باید از با ترس کودک همدل شود.
در سنین مدرسه ترس و اضطراب های کودک معمولا ترس از ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه، ترس از پیدا نکردن دوست میباشد در سنین مدرسه ترس از مرگ والدین نیز طبیعی میباشد و بدلیل ظاهر شدن مفهوم مرگ در کودکان، اضطراب از دست دادن عزیزان خود را دارا هستند.
آیا اضطراب علایمی دارد؟
آنچه در تشخیص اضطراب مهم است این است که ما نمیتوانیم بر اساس یک آیتم اضطراب را تایید یا رد کنیم.
تشخیص اضطراب احتیاج به تخصص یک درمانگر ماهر دارد.
اما آنچه در نظر والدین خیلی برجسته است که ناخن جویدن یا خود ازضایی علامت اضطراب است این علایم بدون در نظر گرفتن بستر خانواده و سلامت روابط زناشویی بی معناست . ما در تشخصیص گذاری اضطراب مجموعه ای از علایم از جمله محیط خانواده، نقش ژنیکی کودک و همچنین خلق و خوی کودک را در نظر میگیریم.آنچه مهم است ما بر اساس یک آیتم به کودک برچسب نمیزنیم. در مواردی که اضطراب شدید و مزمن میشود علایم به صورت بدنی ظاهر میشوند که تقریبا این شدیدترین درجه اضطراب میباشد به طور مثال تهوع، یبوست، دل درد ، سردرد های مکرری که پزشک اطفال دلیل بدنی برای آنها تشخیص گذاری نکنند میتواند نشانه های جسمانی شده اضطراب باشند که باید درمان با یک مشاور کودک به طور جدی پیگیری شود. در مقالات بعدی به صورت اختصاصی به هر کدام از اضطراب ها و ترس های کودک به طور مفصل خواهیم پرداخت
باتشکر دکتر سارا سوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *